|
|

چه رفیقان عزیزی که بدین راه دراز
بر شکوه سفر آخرتم، افزودند
اشک در چشم، کبابی خوردند
قبل نوشیدن چای،
:: موضوعات مرتبط:
من به اندازه یک مجلس ختم،دوستانی دارم! ,
,
:: بازدید از این مطلب : 718
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
ن : امین
ت : جمعه 29 دی 1391
|
|
|

حالا وقت برای درس خوندن داریم ، کووو تا فردا
زمزمه های شیطانی شب امتحان !
:: موضوعات مرتبط:
,
,
:: بازدید از این مطلب : 521
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
ن : امین
ت : جمعه 29 دی 1391
|
|
|

وقتی از گل فروشی خارج شد٬ دختری را دید که در کنار درب نشسته بود و گریه میکرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید : دختر خوب چرا گریه میکنی؟
:: موضوعات مرتبط:
دسته گلی برای مادر! ,
,
:: بازدید از این مطلب : 552
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
ن : امین
ت : جمعه 29 دی 1391
|
|
|

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده
فکر نکن بی وفا هستم ، دلم از سنگ نشده...
اعتراف میکنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم
باور نمیکنم اینک بی توام
:: موضوعات مرتبط:
اعتراف عاشقانه ( متن عاشقانه ) ,
,
:: بازدید از این مطلب : 548
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
ن : امین
ت : جمعه 29 دی 1391
|
|
|

آرام باش ،ما تا همیشه مال همیم ، همیشه عاشق و یار همیم
آرام باش عشق من ، تو تا ابد در قلبمی ، تو همه ی وجودمی
:: موضوعات مرتبط:
در پناه آغوشت ( متن عاشقانه ) ,
,
:: بازدید از این مطلب : 549
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
ن : امین
ت : جمعه 29 دی 1391
|
|
|

من این شب زنده داری را دوست دارم
من این پریشانی را دوست دارم
بغض آسمان دلتنگی را دوست دارم
:: موضوعات مرتبط:
هر چه باشی دوست دارم ( متن عاشقانه ) ,
,
:: بازدید از این مطلب : 577
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
ن : امین
ت : جمعه 29 دی 1391
|
|
|

خانمی وارد دفتر یک وکیل دادگستری شد و پرسید: آقای وکیل جریمه بچه ای که با سنگ، شیشه پنجاه ریالی را شکسته چقدر است؟
وکیل لحظه ای فکر کرد و گفت: پنجاه ریال از پدرش مطالبه کنید.
خانم گفت: بسیار خوب پس خواهش می کنم پنجاه ریال مرحمت کنید زیرا این هنر پسر شما است که شیشه ما را شکسته است.
وکیل بلافاصله گفت: خانم ببخشید، شما باید پنجاه ریال لطف کنید زیرا حق مشاوره قضایی من در هر نوبت صد ریال است.
:: موضوعات مرتبط:
حق الوکاله (حکایت) ,
,
:: بازدید از این مطلب : 527
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
ن : امین
ت : جمعه 29 دی 1391
|
|
|

ابن جوزی یکی از خطبای معروف بود. روزی بالای منبر که ۳ پله داشت برای مردم صحبت می کرد زنی از پایین منبر بلند شد و مسئله ای پرسید.ابن جوزی گفت: نمی دانم.
زن گفت: تو که نمی دانی پس چرا ۳ پله از دیگران بالاتر نشسته ای؟ او جواب داد: این سه پله را که من بالاتر نشسته ام به آن اندازه ای است که من می دانم و شما نمی دانید و به اندازه معلوماتم بالا رفته ام. اگر به اندازه مجهولاتم می خواستم بالا روم، لازم بود منبری درست می شد که تا فلک الافلاک بالا می رفت.
:: موضوعات مرتبط:
سه پله بالاتر ,
,
:: بازدید از این مطلب : 520
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
ن : امین
ت : جمعه 29 دی 1391
|
|
|
چقدر سخته کسی معنی نگاه خستت رو نفهمه...
چقدر سخته به همه لبخند بزنی و توی دلت یه دنیا غم باشه...
چقدر سخته دلت گرفته باشه و یه بغض تو گلوت داشته باشی، اما مجبور باشی بخندی...
چقدر سخته آدم فقط خودش باشه و دنیای خودش...
:: موضوعات مرتبط:
چقدر سخته ,
,
:: بازدید از این مطلب : 930
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
ن : امین
ت : یک شنبه 24 دی 1391
|
|
|

:: بازدید از این مطلب : 475
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
ن : امین
ت : یک شنبه 24 دی 1391
|
|
|
|
|
|